پردیس افکاری در کنار مهری ودادیان آرام گرفت / «امان از این زود رفتنهای تلخ»
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۳۰۰۰۱
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری این بازیگر، صبح امروز، دوشنبه ۷ اسفند ماه در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار شد.
در این مراسم، مجید جعفری کارگردان تئاتر که در چند نمایش با افکاری همکاری داشته است، در سخنانی درباره او گفت: سخن گفتن از عزیزی مانند پردیس افکاری سخت است که او ستاره درخشانی در هنر ایران بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او با اشاره به اولین همکاری خود با افکاری یادآور شد: ۴۰ سال پیش، پردیس، از طرف خانواده به من معرفی شد و آنچنان فعال و درخشان بود که در اولین همکاری، نقش اول نمایش را به او واگذار کردم؛«آنتیگونه».
دختری خوش کلام از یک خانواده فرهنگی بود. همان روزها ورود یک ستاره درخشان به هنر ایران نوید داده شد و در این مدت تلاش بسیاری کرد.
جعفری ابراز تاسف کرد: وقتی آن لحظات را به یاد میآورم، اصلا باور نمیکنم که امروز آمدهایم تا «پردیس» را به خاک بسپاریم. نمیدانم چه بدبختی است که گریبان ما را گرفته، هنوز یک دوست را به خاک نسپردهایم که باید عزیز دیگری را بدرقه کنیم آن هم کسانی که میتوانستند همچنان به کار و فعالیت خود ادامه بدهند. همیشه آرزو داشتم که باز او را روی صحنه ببینم ولی پرپر شد، حیف شد. رسم خیلی بدی است و شاید رسم دیگری باید، نمیدانم ولی، این رسم نه پایدار است و نه مناسب. برای همه شما آرزوی سلامتی و برای آن عزیزان آرزوی غفران دارم.
در ادامه، محسن شایانفر نیز با یادآوری اولین ورود افکاری به سینما افزود: اعتماد به نفس او بسیار جالب توجه بود و صراحت لهجهاش ویژگی کار او بود. خیلی حرفهای بود و اصلا شبیه بازیگری تازهکار نبود. متاسفانه پس از بازی در فیلم «قلادههای طلا» مانند برخی دیگر از همکارانش، منزوی شد و از او خبری نداشتیم تا اخیرا که ماجرای بیماریاش معلوم شد و متاسفانه خیلی دیر شد.
به گزارش ایسنا، سپس نسرین نکیسا، دیگر بازیگر، به نمایندگی از گروه «اتاق شماره ۲۵» دانشکده هنر و معماری متنی را به یاد افکاری خواند.
همچنین حامد نصرآبادیان، هنرمند پانتومیم و یکی دیگر از همکمکلاسیهای افکاری توضیح داد که همکلاسیهای این گروه برای ایرانی آباد، ۲۵ نهال به یاد او میکارند.
در ادامه، علی دهکردی، مدیرعامل خانه سینما با تسلیتگویی از سوی این تشکل صنفی به مناسبت درگذشت افکاری، گفت: امان از این زود رفتنهای تلخ و غمانگیز برای ستارهای که منتظر شروع فصل تازهای از فعالیتهایش بودیم اما اجل فرصت نداد. امروز روز تلخی است که دو عزیز هنرمند سینما و تلویزیون، پردیس افکاری و استاد پرویز ربیعی، هنرمند باسابقه دوبله را به خاک سرد میسپاریم.
دهکردی از مرکز هنرهای نمایشی و معاونت هنری و وحید لک قدردانی کرد و افزود: تکرار نام پردیس، تا ابد، تکرار هنر بازیگری خواهد بود.
سپس محمد نجفی، همسر افکاری و کارگردان نیز با قدردانی از حاضرانی که در هوای سرد به مراسم خاکسپاری این بازیگر آمده بودند، با صدایی بغضآلود افزود: قرار ما این نبود و قرار ما این بود که با هم باشیم و کار کنیم. من ۸ سال کنار پردیس بودم و ما عاشقانه یکدیگر را دوست داشتیم و میخواستیم با هم کار کنیم. لحظهای نبود کنار من باشد و به فکر من نباشد. تمام غصههای مرا میخورد ولی غصههایش را به من نمیگفت.
او در ادامه دو پیام از خواهر و خواهرزاده افکاری را که امکان حضور در مراسم را نداشتند، خواند و بخشی از مطالبی را که پردیس افکاری برای ایران نوشته بود، ارایه کرد.
افکاری در دلنوشتهای که برای روز سینما نگاشته بود، آورده بود: در زمان ترک دنیا باید چیزی ارزشمند به یادگار بگذاریم. دلم میخواهد وقتی دوستانم از من یاد میکنند، بگویند یادش خوش! پردیس همیشه هوای ما را داشت و همیشه ما را شاد میکرد و هرگز از تلخیها و غم و غصههایش چیزی نمیگفت. دلم میخواهد به یاد خندههایم، اشکهایشان به خنده تبدیل شود و خوش و خرم روزگار بگذرانند و زندگی کنند.
همچنین مطلب دیگری را هم که افکاری، درباره مادرش نوشته بود، خوانده شد.
این مراسم به کوشش خانه سینما، مرکز هنرهای نمایشی، انجمن هنرهای نمایشی، موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر و موسسه هنرمندان مهرآفرین برگزار و پیکر پردیس افکاری در کنار مهری ودادیان و در همسایگی فریماه فرجامی و مهین شهابی به خاک سپرده شد.
همچنین مجلس ختم این بازیگر توسط همین حامیان روز پنجشنبه، ۱۰ اسفند ماه در مسجدالرضا واقع در میدان نیلوفر، راس ساعت ۱۶ و سی دقیقه برگزار میشود.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1877367منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران تئاتر بازیگران سینما و تلویزیون ایران پردیس افکاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۳۰۰۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»